بی سواد | ||
به نام خالق خیر و شر بالاخره بعد از مدت ها انتظار (البته به قول خودشان، وگرنه مردم انتظاری دیگر داشتند)، جزئیات وام 25 میلیونی خودرو را اعلام کردند. بله همین دیروز بود که در ابتدای اخبار تهران (ساعت 18:30، از شبکه پنج)، این جزئیات، اعلام شد. جزئیاتی که نشان از این داشت، آن ها مردم را بوووق فرض کردند. مردم را چه فرض کرده اند که، برای حمایت از تولیدات داخلی، تولید داخلی را برابر خودرو داخلی دیدند و خودروی داخلی را هم همان خودروهای بی کیفیت و بی استاندارد و گران گذشته. این تیم به اصطلاح اقتصادی و اقتصاد دادن دولت تدبیر و امید!، بعد از مدت ها تفکر و جلسه و...، فکر کرده اند بهترین تصمیم برای نجات از رکود را گرفته اند؟ البته که در ذهنشان فکر کرده اند بهترین تصمیم برای شیره مالیدن بر سر مردم و سر کیسه کردنشان را اتخاذ کردند. اما در واقع این ها توهمات اذهان مریضشان بیش نبوده (چه این که بهترین تصمیم برای خروج از رکود گرفته باشند و چه این که بهترین تصمیم را برای شیره مالیدن بر سر مردم). زیرا این مردم، دیگر مردم زمان هاشمی نیستند که هشت سال خفقان را تحمل کردند و ترسیدند و با فقر ساختند. مردم زمان خاتمی هم نیستند که گول وعده های دروغ (چه مشروع باشد و چه نا مشروع) را بخورند. حتی مردم زمان احمدی نژاد هم نیستند که ندانند، قدرت واقعی!!! دست کسانی دیگر است (کسانی غیر از احمدی نژاد و احمدی نژادی ها که شعار می دادند). دست هاشمی و دار و دسته اش. مردم، دیگر از هیچ چیزی جز خدا نمی ترسند و فریب هیچ کسی را نمی خورند. نه از ترسشان به دوران خفقان هاشمی می روند. نه دروغ های دوران خاتمی را باور می کنند و نه ادعاهای بزرگ و قدرت ناچیز زمان احمدی نژاد را خواهند پذیرفت. چه کسی است که نداند، تمام این طرح وام 25 میلیونی با سود 16 درصد، همه اش به واقع ضرر است برای مردم (مردمی که شیرشان خشک شده و آن دولتی ها، باز هم فرمان دوشیدنشان را می دهند). البته به ظاهر، سود است برای دولت و بانک هایی با گردش مالی ربوی و خودروسازان دزد. زیرا این وام با این درصد سود، جز، رباخواری نیست و از این جهت مطمئن هستیم، اگر به دستشان برسد، از گلویشان پایین نمی رود. همه اش ضرر برای مردم هم، به این علت که نزدیک دوبرابر وام دریافتی را باید پس دهند، هیچ. ربا هم می دهند. واقعیت این است که دولت و خودروسازان، در باتلاق فسادهای اقتصادی خود فرو رفته اند. حال می خواهند طناب های نجاتشان را به گردن مردمی که بوووق فرضشان کردند، بی اندازند تا از باتلاق خارج شوند. اگر موفق شوند، مردم هم با خود در باتلاقی که گرفتارش هستند، می کشانند. کاش در این کلاهبرداری شان هم عرضه داشتند!!!. اما عرضه ی یک فریب دادن درست و حسابی هم ندارند. آن طور که گفته شده، تیم اقتصادی، همان طور که مردم را بوووق، فرض کرده، درآمد قشر بیشتر این مردم را هم اشتباه فرض کرده اند. آن ها به اعتبار این که اغلب مردم، درآمدی بالای 2 و نیم میلیون تومان در ماه دارند، به این نتیجه رسیده اند که پس می توانند نزدیک به نیم میلیون تومان در ماه قسط وام را بدهند. فرض محال هم بگیریم که فرضشان حقیقت دارد، این را در نظر نگرفتند که برخی از همین مردم، خانه ای از خود ندارند و اغلب بیشتر از نیم میلیون تومان در ماه، کرایه ی خانه می دهند. با این حساب چه چیز برای امرار معاششان می ماند؟ باز هم ای کاش داستان این کلاه گشاد بر سر مردم، به همین جا ختم می شد. اما این طور نیست. اصلاً می دانید این وام 25 میلیون تومانی را حتی با همان سود 16 درصد، لحظه ای هم لمس اش نمی کنید؟ این وام را خودرساز است که به بهانه ی تُوی مردم، صاحب می شود. او صاحب وام می شود و تُویی که مردم هستی، باید پدرت در آید و 7 سال قسط بدهی. شاید بگویی عوض اش یک خودرو از خودروساز به نامم شده. اما چه خودرویی؟ آیا هیچ فکر کرده ای، اگر خودرو را بدهد، تازه اگر بدهد، خودرویی است که ماه ها بلکه سال هاست در انبارهایشان، آن هم انبارهایی زیر نور زندگی بخش خورشید! و آب حیات بخش باران! و خاکی که روییدن تو هم از آن است!، باد کرده بوده؟ آیا هیچ فکر کرده ای هنوز معلوم نیست، تحویل همین خودرو، با همین مشخصات بالا، چه هنگام است؟ بدان، هنگامی خودرو را تحویل خواهی گرفت که: 1- با نمایندگی قرارداد بسته باشی. 2- 20 درصد از پول خودرو را یک جا و نقد داده باشی. 3- برای ما بقی مبلغ خودرو ( که یعنی مبلغ وام به اضافه ی سود 16 درصد آن بعد از هفت سال) چک و سفته داده باشی. آنگاه اگر این سه مرحله را انجام داده باشی و آن ها نخواند بیشتر بدوشن تو را، خودرو را تحویل خواهی گرفت. اما از این خودروسازان بعید نیست که به انوع بهانه ها، تحویل خودرو را به تعویق بی اندازند. همان گونه که بارها در بخش های مختلف خبری، هم نوعی از خودت (قابل دوشیدن) را دیده ای که سال هاست، در انتظار تحویل گرفتن خودرویی است که تمام مبلغ را پرداخت کرده هیچ، اضافه تر هم به بهانه هایی چون تورم و آپشن و... پرداخت نموده است. اما چشمش به جمال همان لَگَن آرزوها هم روشن نشده. می دانستم برای ادعاهایم (مثلاً شرایط وام و تحویل خودرو و...) مدرک خواهی خواست. باشد این هم مدرک. این هم از لینک اخبار تهران شبکه پنج در 15 آبان سال 94. ای من و تویی که مردم خطابمان می کنند. اما به واقع و به خیال خامشان، بووووق فرضمان کرده اند، هرگز خودت را در دام این وام خوش خط خال (کاش دست کم خوش خط و خال بود که آن هم نیست) گرفتار نکن. این مفسدان اقتصادی فی الارض!، بگذار در باتلاق خودشان، با دوستانشان فرو روند. من تو نمی توانیم نجاتشان دهیم. راستی تهدید کرده اند که از این فرصت بهتر، پیش نخواهد آمد.( وزیر امور اقتصاد و دارایی شرایط بازار را اکنون در بهترین وضعیت برای خرید کالاها دانست و گفت که نه به عنوان یک وزیر، بلکه به عنوان یک شهروند و کارشناس اقتصادی، اگر قصد خرید کالایی را داشته باشد، حتما و حتما اکنون را بهترین فرصت برای مراجعه به بازار می دانم. ولی الله سیف، رئیس کل بانک مرکزی نیز با تائید صحبتهای وزیر امور اقتصادی و دارایی گفت: ممکن است در سال آینده و پس از اتمام دوره اجرای شش ماهه بسته رونق اقتصادی، دیگر چنین فرصتهایی برای مردم در خرید کالا با وام مناسب و تسهیلاتی که دولت برای تحریک تقاضا در نظر گرفته، پیش نیاید. منبع ). اصلاً نترس. همه اش لاف است و می خواند بترسانند تو را. این همان چماقی است که در دست آمریکا دیدند و کپی برداری کردند. شاید اشک تمساح ریختند. کارگرانشان در کارخانه ها را سپر انسانی قرار دادند و گفتند: دو میلیون کارگر بی کار می شوند. اگر این شد، تو بگو: مگر نمی گویید، برای این که نرخ بیکاری ثابت بماند، باید سالی یک میلیون، شغل ایجاد کرد... . خب به همان هایی که شغل می خواهند ایجاد کنند، بگویید که امسال دو میلیون اضافه تر شغل ایجاد کنند تا هم نرخ بی کاری ثابت بماند و هم کارگران بنده خدا، از روزی شان نیفتند. من و تُوی مردم که نباید هنوز هم این همه سطحی نگر باشیم. نباید وضع 68 میلیون نفر را قربانی دو میلیون نفر کنیم. آن کارگر هم اگر کمی فکر کند و ببیند با واسطه دارد به حسن آقا، همسایه ی دیوار به دیوراشان، ظلم می کند و حسن آقا خودروی بی کیفیت تولید او را مجبور است سوار شود، باید دست به اعتصاب بزند. این را یادم رفت بگویم. فردا که ثبت نام کردیم، وام را گرفتیم! (خودروساز گرفت)،خودرو را تحویل گرفتیم و طی هفت سال به خون دل، اقساط پرداخت کردیم، آیا می دانیم که خودرویی مربوط به هفت سال پیش را به دو برابر قیمت خریده ایم. اگر بگوییم 40 میلیون هفت سال بعد، همین 20 میلیون تومان امسال ارزش دارد، در آن زمان (هفت سال آینده) باز هم برای خودروی هفت سال پیش بیست میلیون تومان ارزش قائل شدیم. ارزشی که هم اکنون هم لایقش نمی دانیم و شعار کم شدن قیمتش را می دهیم. امضاء بی سواد مطالب مرتبط [ شنبه 94/8/16 ] [ 11:22 عصر ] [ بی سواد ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |